4 گام آسان برای پیاده سازی یک راه حل موفق هوش تجاری
سرمایه گذاری در یک پروژه جدید هوش تجاری (BI) می تواند به همان اندازه که دلهره آور است هیجان انگیز باشد. برای بسیاری از افراد، BI چیزی است که میدانند به آن نیاز دارند، اما کاملاً نمیدانند از کجا شروع کنند. یکی از چیزهایی که بارها و بارها می بینم، شرکت ها و فروشندگان نرم افزار هستند که بدون برنامه ریزی لازم، مستقیماً به توسعه راه حل های BI خود می پردازند. به عنوان مثال، این شرکت ها از موارد زیر غفلت می کنند:
- تصویر واضحی از مشکلی که آنها سعی در حل آن دارند ایجاد کنید
- درک کنید که مخاطب واقعی آنها چه کسانی هستند یا چه می خواهند
- مجموعه واضحی از محصولات قابل تحویل را برای تکمیل هدف مشخص کنید
همه این مسائل شرکت ها را به مسیری مارپیچ از توسعه بی پایان، بازتعریف نیازمندی ها و تلاش های بیهوده سوق می دهد که به ندرت منجر به راه حل های موفق می شود. در طول مدتی که با شرکتهای مختلف کار میکنیم، چه جدید و چه با تجربه در BI، یک راهنمای اساسی برای اطمینان از موفقیتآمیز بودن هر پروژه BI ایجاد کردهایم. هدف این رویکرد به حداقل رساندن مستندات بی پایان است و در عوض بر گردآوری درک روشنی از مشکلاتی که نیاز به حل دارند همراه با انتظارات کاربران نهایی تمرکز می کند. بنابراین، بدون هیچ مقدمه ای، در اینجا راهنمای 4 مرحله ای که برای اجرای یک راه حل موفق هوش تجاری نیاز است را مطالع کنید:
مرحله 1: نیازهای کسب و کار را درک کنید
نتیجه این مرحله: فهرستی از الزامات تجاری را تعیین کنید.
قبل از اینکه شروع کنید به “چگونه” راه حل BI خود را پیاده سازی کنید، باید “چرا” را درک کنید. هدف هر راه حلی حل یک مشکل است و هوش تجاری تفاوتی ندارد. بدون درک مشکلی که سعی در حل آن دارید، هیچ چیزی برای اجرای شما وجود ندارد. با درک مشکل، می توانید شروع به ترسیم الزامات راه حل خود کنید.
مرحله 2: آن را هوشمند نگه دارید
نتیجه این مرحله: فهرستی از اهداف SMART را تعیین کنید.
یکی از بهترین راه ها برای اطمینان از موفقیت یک پروژه، تعیین اهداف آن است. اهداف مجموعه ای واضح از اهداف را در اختیار شما قرار می دهند که می توانید راه حل خود را به سمت آنها هدایت کنید. با دستیابی به این اهداف، می توانید بگویید که راه حل شما دقیقاً به آنچه که قرار بود دست یافته است
مرحله 3: محصولات تحویلی خود را تعیین کنید.
نتیجه این مرحله: فهرستی از محصولات تحویلی پروژه و فهرست فرعی از تعاریف KPI برای هر قابل تحویل را تعیین کنید.
در این مرحله، باید درک کاملی از اینکه چرا به یک راه حل BI نیاز دارید، داشته باشید. اکنون زمان آن است که به این فکر کنید که چگونه به آنجا خواهید رسید. قبل از شروع هر توسعه ای، باید بدانید که در واقع در حال توسعه چه چیزی هستید. آیا در حال توسعه یک داشبورد، داشبوردهای متعدد یا یک گزارش خودکار هستید؟ آیا داده ها را برای تجزیه و تحلیل سلف سرویس آماده می کنید؟ یک ابزار BI خوب امکانات بی حد و حصری را از نظر آنچه می توانید ایجاد کنید به شما ارائه می دهد، بنابراین قبل از اینکه در فرآیند توسعه گم شوید، تعیین کنید که نتایج پروژه چه خواهد بود. مهم است که اهداف پروژه خود را از موارد قابل تحویل پروژه خود متمایز و جدا کنید. به یاد داشته باشید، اهداف بر عناصری تمرکز دارند که خارج از پروژه هستند، در حالی که قابل تحویل بر عناصر داخلی پروژه تمرکز دارند.
مرحله 4: تخته طراحی
نتیجه این مرحله: برای هر اقدام قابل تحویل مدلهایی ایجاد کنید
چهارمین و آخرین مرحله برای این راهنما، ایجاد مدلهایی برای محصولات قابل تحویل شما است. در این مرحله، میخواهید با ترسیم مجموعهای از KPIهای هر قابل تحویل در یک نقشه شروع کنید. بله، یک نقاشی فیزیکی! این نقاشیها میتوانند تقریباً شروع شوند (با آنها مانند یک جلسه طوفان فکری رفتار کنید) زیرا میخواهید به راحتی بتوانید تغییراتی ایجاد کنید. من ترجیح می دهم در ابتدا روی تخته سفید کار کنم.