شاخص های کلیدی داشبورد مدیریتی کدامند؟

داشبورد مدیریت ابزاری است که برای ارائه تمام KPIهای مدیریتی مهم در یک مکان واحد، به اشتراک گذاشتن بینش با مدیران سطح C به روشی کارآمد، و توانمندسازی مدیریت برای تصمیم‌گیری سریع و مبتنی بر داده‌ها بر اساس آخرین اطلاعات استفاده می‌شود.

چه زمانی داشبورد مدیریتی مفید است؟

داشبوردهای مدیریت زمانی بسیار مفید هستند که فرآیندهای تصمیم گیری استراتژیک نیاز به خلاصه کردن داده های اغلب پیچیده و تبدیل آنها به بینش ها و گزارش های عملی دارند. این را می توان به راحتی با استفاده از یک نرم افزار گزارش دهی انجام داد که مدیران عامل را قادر می سازد تا عملکرد کسب و کار را در معیارهای اصلی با داده های واقعی و زمان واقعی مشاهده کنند. اطلاعات به‌دست‌آمده به مدیران سطح بالا قدرت می‌دهد تا تصویر واضحی از سازمان خود داشته باشند، فرصت‌های تجاری را شناسایی کنند، تعیین کنند که چه نوع بهبودهای مدیریت KPI مورد نیاز است، و در نتیجه درآمد و سود بیشتری ایجاد می‌کند. ما 4 قالب داشبورد مدیریتی اصلی را آماده کرده ایم که می توانید برای توسعه یک کسب و کار پایدار و بهتر از نتایج خود از آنها استفاده کنید.

اولین نمونه داشبورد مدیریتی ما بر درآمد در کل و همچنین در سطح مشتری، به علاوه هزینه جذب مشتریان جدید تمرکز دارد. این اطلاعات را با ارائه اطلاعاتی در مورد درآمد کل و میانگین درآمد هر مشتری و همچنین آمار مربوط به تعداد مشتریان جدید و هزینه جذب مشتری (CAC) به شما ارائه می دهد.

یکی از مهم‌ترین شاخص‌های کلیدی عملکرد برای هر مدیر، درآمد واقعی تولید شده در یک دوره معین، در مقایسه با درآمد هدف شرکت و همچنین نمای کلی از نحوه رشد درآمد در ماه‌های گذشته است.

همانطور که در اولین الگوی داشبورد مدیریتی ما مشاهده می‌شود، تجسم‌های ساده و قابل فهمی وجود دارد که درآمد واقعی را در برابر درآمد هدف مرتبط می‌کند. این اطلاعات به صورت عددی برای یک تصویر موثر و جامع از عملیات شما ارائه شده است.

 برای بیشتر شاخص‌های درآمد، درآمد خالص بدون احتساب مالیات بر ارزش افزوده از مشتریان استفاده می‌شود. اغلب، مقایسه درآمد در یک دوره معین با دوره مشابه سال قبل، نشانه خوبی از چگونگی توسعه کسب و کار ارائه می دهد. به همین دلیل است که داشبورد KPI مدیریتی ما در بالا برای نظارت مؤثرتر کسب‌وکار، یک نمایش کامل از مقایسه درآمد در مقایسه با سال قبل ارائه می‌دهد.

 

بدیهی است که یک کسب و کار موفق باید اهداف درآمدی هدف خود را برآورده کند، با این حال، تجسم زمان واقعی در این داشبورد مدیریتی برای نظارت مداوم بر وضعیت شما و رسیدگی به هرگونه اختلاف حیاتی است. با تهیه یک گزارش مدیریت جامع، این معیارها را می توان به راحتی با آلارم های هوشمند اجرا کرد که در صورت بروز مشکل به شما اطلاع می دهند.

ما به میانگین درآمد هر مشتری ادامه می‌دهیم که بینش‌هایی درباره موفقیت فعالیت‌های فروش متقابل و فروش متقابل یا ارزش کلی محصول یا خدمات برای مشتری ایجاد می‌کند. همچنین، قیمت گذاری تأثیر عمده ای بر این معیار دارد.

میانگین درآمد هر مشتری مستقیماً به ارزش طول عمر مشتری (CLV) مرتبط است که یک معیار مهم برای سرمایه گذاران و موفقیت کلی مدل کسب و کار است. محاسبه مناسب ارزش طول عمر مشتری شامل تمام درآمدهای آتی منهای هزینه تولید این درآمدها، با در نظر گرفتن افزایش فروش و ریزش مشتری، با نرخ بهره تعریف شده تنزیل می شود.

در پایین این مثال داشبورد مدیریتی، تجسم هایی از هزینه جذب مشتری (CAC) پیدا می کنید. این KPI شامل تمام هزینه‌های بازاریابی و فروش است که در طول فرآیند کسب رخ داده است و اساساً میانگین هزینه به دست آوردن یک مشتری جدید را نشان می‌دهد. CAC یک رقم بسیار مهم دیگر برای سرمایه گذاران است. در ترکیب با CLV، نشان می دهد که آیا یک مدل کسب و کار کار می کند یا خیر.

یک قانون اساسی این است که CLV باید بالاتر از هزینه برنده شدن یک مشتری باشد، زیرا اگر پول بیشتری برای به دست آوردن مشتریان جدید سرمایه گذاری شود تا حمایت آنها، ارزش تلاش را ندارد و تلاش های تجاری شما بهتر در جاهای دیگر استفاده می شود. .

علاقمند به دنیای داده ها هستم تا بتوانم از آن ها را معنا ببخشم.

110 دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست